کلمه جو
صفحه اصلی

بی آمیغ

فارسی به انگلیسی

pure, plain


plain


مترادف و متضاد

جید، خالص، ساده، سره، محض، ناب ≠ ناخالص، ناسره


لغت نامه دهخدا

بی آمیغ. (ص مرکب ) روقه . مروق . ساده . صاف . خالص . ناب . صرف . محض . (یادداشت بخط مؤلف ): بحت بحوته ؛ ساده و بی آمیغ گردید. باحت الماء؛ خورد آب را بی آمیغ چیزی . (منتهی الارب ). و رجوع به آمیغ شود.



کلمات دیگر: