ranger, rangy, nomad
بیابانگرد
فارسی به انگلیسی
ranger, rangy
مترادف و متضاد
صفت بادیهپیما، بادیهنشین، بدوی، بیاباننورد، چادرنشین، صحراگرد، صحرانشین، بیابانپو، بیاباننورد ≠ شهرنشین، شهری
بیابانی، صحرایی، وحشی
۱. بادیهپیما، بادیهنشین، بدوی، بیاباننورد، چادرنشین، صحراگرد، صحرانشین، بیابانپو، بیاباننورد
۲. بیابانی، صحرایی، وحشی ≠ شهرنشین، شهری
کلمات دیگر: