کلمه جو
صفحه اصلی

چندرغاز

فارسی به انگلیسی

mite, piddling, trifle


mite


لغت نامه دهخدا

چندرغاز. [ چ ِ دِ ] (اِمرکب ) شندرغاز. پولی بسیار کم . پول اندک . نقدینه ٔ ناقابل . تنخواهی سخت اندک . پولی بسیار ناچیز (بصورت تحقیر و تخفیف ). وجه اندک : این چندرغاز هم که مانده است صرف هوا و هوس خانم خواهد شد. (یادداشت مؤلف ).



کلمات دیگر: