کلمه جو
صفحه اصلی

خون آشام

فارسی به انگلیسی

vampire


مترادف و متضاد

بی‌رحم، تشنه به‌خون، خون‌خوار، خون‌خواره، خون‌ریز، سخت‌دل، سفاک ≠ رئوف


فرهنگ معین

(ص فا.) 1 - خونخوار. 2 - بی رحم ، سنگ دل .


لغت نامه دهخدا

خون آشام . (نف مرکب ) خونخوار. درنده . بیرحم . سخت دل . خونریز. (ناظم الاطباء). سخت سفاک :
زلف بی آرام او پیرایه ٔ مهر است و ماه
چشم خون آشام او سرمایه ٔ سحراست و فن .

سوزنی .


کلبه ٔ قصاب چند آردبرون
سرخ زنبوران خون آشام خویش .

خاقانی .


ای خران گور آن سو دامهاست
در کمین این سوی خون آشامهاست .

مولوی .


هزار دلاور خون آشام . (روضة الصفا ج 2).
- شمشیر خون آشام ؛ شمشیر سخت برنده

فرهنگ عمید

خون‌خوار#NAME?



کلمات دیگر: