watermark
داغ آب
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
داغ آب . [ غ ِ ] (ترکیب اضافی ) نشانی که از آب بر کاغذ یا جامه ٔ در آب افتاده پیدا آید. (آنندراج ). اثر تنیدگی آب بر کاغذ :
مانند سیل عمر گرامی گذشت و ماند
چون داغ آب یاد جوانی بدل مرا.
مانند سیل عمر گرامی گذشت و ماند
چون داغ آب یاد جوانی بدل مرا.
تنها (از آنندراج ).
کلمات دیگر: