seasickness
دریازدگی
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
دریازدگی . [ دَرْ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) دریازده شدن . حالت و چگونگی دریازده . بیماری با دوار و قی ٔ که بعضی کشتی نشستگان را پیدا شود. (یادداشت مرحوم دهخدا). سَدَر. عارضه ای (حال تهوع و سستی و غیره ) که در حرکت برآب بعلت نوسانات کشتی به بعضی دست میدهد.دریازدگی حالتی از حرکت زدگی است که عبارت است از بروز همان حالات بسبب شتاب یا حرکات نامنظم یا حرکات موزون وسایط نقلیه . عامل اصلی حرکت زدگی تأثیر حرکت است بر لابیرنت حساس گوش و بر مخ کوچک (مخچه ) ولی عوامل دیگر مانند ترس ، تحریکات بصری ، تهویه ٔ ناقص ، بخارات یا بوهای موذی و عفونت قسمت فوقانی مجرای تنفسی یا گوش نیز در آن مؤثرند. (از دائرةالمعارف فارسی ).
کلمات دیگر: