کلمه جو
صفحه اصلی

کنایه آمیز

فارسی به انگلیسی

biting, double-edged, left-handed, insinuative, sarcastic, backhanded, sidelong, nipping, oblique, pointed, snide


backhanded, sidelong, nipping, oblique, pointed, snide


مترادف و متضاد

اشاره‌وار، تعریض‌گونه، رمزآمیز


لغت نامه دهخدا

کنایه آمیز. [ ک ِ ی َ / ی ِ ] (ن مف مرکب ) کلمه یا عبارتی توأم با کنایه . (از فرهنگ فارسی معین ). آمیخته با گوشه و کنایه . || کلمه یا عبارتی مبنی بر توهین و تعریض . (فرهنگ فارسی معین ) : روی کلمه ٔ کنایه آمیز «شوهرم » با لبخندی طنزآلود... تکیه کرد. (شوهر آهوخانم ، از فرهنگ فارسی معین ).


فرهنگ عمید

آمیخته به طعن و توهین.



کلمات دیگر: