کلمه جو
صفحه اصلی

فهلیان

فرهنگ فارسی

۱ - دهستانی است از بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون ( فارس ) . حدود آن ازین قرار است : از شمال رودخانه فهلیان از جنوب تنگ ناپاک و دهستان بکش از مشرق دهستان جاویداز مغرب کوه بالامرد کوهستانی و دامنه . این دهستان تقریبا در مشرق بخش واقع است . هوای آن گرم است . آب مشروب و زراعتی از رودخانه فهلیان و چشمه سارهای متعدد محصول غلات حبوبات و جزئی مرکبات شغل زراعت . دهستان مزبور از ۱۱ آبادی تشکیل شده . مرکز آن قریه فهلیان است و جمعا حدود ۲٠٠٠ تن سکنه دارد . قرای مهمش عبارتند از : سراوان گرفهلیان جنجان میانه شوسه کازرون به بهبهان از وسط دهستان کشیده شده . ۲ - قصبه مرکزی بخش فهلیان و ممسنی که در ۷۴ کیلومتری شمال غربی کازرونکنار شوسه کازرون به بهبهان در جنوب رودخانه فهلیان واقع است گرم آب مشروب از رودخانه فهلیان۷۵٠ تن سکنه شغل زراعت و مختصر کسب .
قصبه بخش فهلیان و ممسنی و مرکز دهستان فهلیان است .

لغت نامه دهخدا

فهلیان. [ ف َ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای پنجگانه بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که تقریباً در باختر بخش واقع شده و ازرود فهلیان و چشمه سارها مشروب می شود. محصول دهستان غله ، حبوب و جزئی مرکبات است. از یازده آبادی تشکیل شده که مرکزش قریه فهلیان است. در حدود 2000 تن سکنه دارد و آبادیهای مهم آن سروان گر، فهلیان ، جنجان و میانه است. راه شوسه کازرون به بهبهان از وسط این دهستان عبور میکند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فهلیان. [ ف َ] ( اِخ ) قصبه بخش فهلیان و ممسنی مرکز دهستان فهلیان است که دارای 750 تن سکنه است. آب آن از رود فهلیان و چشمه سارهاست. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فهلیان . [ ف َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که تقریباً در باختر بخش واقع شده و ازرود فهلیان و چشمه سارها مشروب می شود. محصول دهستان غله ، حبوب و جزئی مرکبات است . از یازده آبادی تشکیل شده که مرکزش قریه ٔ فهلیان است . در حدود 2000 تن سکنه دارد و آبادیهای مهم آن سروان گر، فهلیان ، جنجان و میانه است . راه شوسه ٔ کازرون به بهبهان از وسط این دهستان عبور میکند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فهلیان . [ ف َ] (اِخ ) قصبه ٔ بخش فهلیان و ممسنی مرکز دهستان فهلیان است که دارای 750 تن سکنه است . آب آن از رود فهلیان و چشمه سارهاست . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


پیشنهاد کاربران

شجرنامه ایل منجزی
بختیار خان
جمال *بیژن. با جول. بجن*

شاه محمد عالی بختیاروند
*شمخال. عالی شاه. عالی شه*

ملکشاه بختیاروند

محمد خورشید خان بختیاروند

شیخ ابوالحسن خان بختیاروند

سهراب خان بختیاروند

رستم خان بختیاروند معروف به پلنگ

شاه حسین خان بختیاروند
*شوسنی. شوسینی*

جهانگیر خان بختیاروند معروف به
( ( فیلتن. پیلتن. فیلی. فهلی
. طهماسب*
( ( ( بزرگان طایفه خلیلی بیگیوند ) ) ) )

خلیل خان ایل بیگی بختیاروند
پسر جهانگیر خان بختیاروند
*جدطایفه خلیلی بیگیوند زیلایی
منجزی پلنگ ایل منجزی صفی خانی
*

شاه منصور خان بختیاروند
*شامصیر . مصیر ی. شه میر*

رستم بیگ آقاسی *گروز . گرجی.
کا خداوردی*
سپهسالار صفوی و فاتح گرجستان


تاجی الدین امیر قنبر بختیاروند

عالی ویسی خان بختیاروند
******
طایفه رستم
تیره شوسنی
تیره تاجی
تیره مصیری
کی گرجی اولین خان طایفه رستم ممسنی


" پرثو " در سنگ نوشته داریوش بزرگ هخامنشی که نام یکی از خاندان های آریایی و یکی از سه شاخه بزرگ آریایی است که درپی دگردیسی واژگان پارسی " پهل و پهلوی " شده است ، از اینرو " فهلیان" دگرگون شده " پهلیان " پارسی می باشد .
از این دست دگرگونی ها مانند : پهلوی ( فهلوی ) ، پهلگ ( فهله ) و پهلبد ( فهلبد )

منطقه فهلیان فارس محل سکونت ایل لر
ممسنی است

کی گرجی که پدر امام قلی خان می باشد سارقی بود مهار ملقب به گرجیی گا پیسهاقدام به سرقت احشام وبردن علی الخصوص گاو مردم می کرد این اولین خان پارچه ای شبیه دفک ویا سیاه سفید برگاو می انداخت با پارچه وبا تناب جلوی صاحب گاو ویا گاوچران انهارا به سرقت می بردسپس به گرجی گاو پیسه ویا خان رستم مشهور شد


کلمات دیگر: