کلمه جو
صفحه اصلی

بادکش کردن

فارسی به انگلیسی

to dry - cup

مترادف و متضاد

cup (فعل)
بشکل فنجان در اوردن، فنجان گذاشتن، بادکش کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بادکش گذاشتن

لغت نامه دهخدا

بادکش کردن. [ ک َ / ک ِک َ دَ ] ( مص مرکب ) کشیدن خون را بسوی جلد بوسیله بادکش یا شاخ یا استکانی که هوای آنرا بیرون کرده باشند، با مکیدن یا سوختن پنبه و یا چیز دیگر در آن. || حجامت کردن.


کلمات دیگر: