بادزده
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
بر باد رفته، بادزده، بوسیله باد جارو شده
در حرکت به وسیله باد، دستخوش باد، بادزده
فرهنگ فارسی
آفت زده آسیب رسیده
لغت نامه دهخدا
بادزده. [ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) آفت زده. آسیب رسیده. تباه شده در اثر وزیدن باد گرم در تنه و بته خود چون خیار و کدو: خیار و بادنجان بادزده و امثال آن. رجوع به بادزدگی و باد زدن شود.
کلمات دیگر: