کلمه جو
صفحه اصلی

وارد آوردن

فارسی به انگلیسی

deal, pack, strike


لغت نامه دهخدا

وارد آوردن . [ رِ وَ دَ ] (مص مرکب ) فرود آوردن . وارد ساختن .
- وارد آوردن ضربه بر چیزی ؛ زدن ضربه بر آن .



کلمات دیگر: