کلمه جو
صفحه اصلی

یادآوری

فارسی به انگلیسی

mention, reminding, commemoration, remembrance, recollection


mention


مترادف و متضاد

تذکار، تذکر، خاطرنشان، یاد، یادکرد


فرهنگ معین

(وَ) (حامص .) تذکر.


لغت نامه دهخدا

یادآوری . [ وَ ] (حامص مرکب ) در یاد آوردن کسی است چیزی را که فراموش شده باشد برای آن که فراموش نکند. (آنندراج ). تذکر. تذکار. ذکری . ذکر.


فرهنگ عمید

به ‌یاد آوردن چیزی که فراموش شده.



کلمات دیگر: