کلمه جو
صفحه اصلی

x-ray

انگلیسی به فارسی

اشعه ایکس، اشعه مجهول، عکسبرداری با اشعه ایکس، با اشعه ایکس امتحان کردن


اشعه‌ی ایکس، پرتو ایکس


(پزشکی) عکس


(محاوره، پزشکی) رادیوگرافی، عکس‌برداری


مترادف و متضاد

inside look


Synonyms: Röntgen rays, actinism, cathode rays, encephalogram, fluoroscope, radioactivity, radiograph, refractometry, ultraviolet rays



کلمات دیگر: