یک بمب
a-bomb
انگلیسی به فارسی
بمب اتمی
با بمب اتمی حمله کردن، بمباران اتمی کردن (atomic bomb هم مینویسند)
مترادف و متضاد
atomic bomb
Synonyms: nuclear bomb, nuclear weapon, physics package, thermonuclear bomb
کلمات دیگر:
یک بمب
بمب اتمی
با بمب اتمی حمله کردن، بمباران اتمی کردن (atomic bomb هم مینویسند)
atomic bomb
Synonyms: nuclear bomb, nuclear weapon, physics package, thermonuclear bomb