کلمه جو
صفحه اصلی

ballgame

انگلیسی به فارسی

(آمریکا) ورزش یا بازی با توپ (به‌ویژه بیس بال)، گوبازی


مسابقه، هماورد


شرایط، وضعیت


جملات نمونه

This is a different ballgame.

وضعیت عوض شده است.


اصطلاحات

a whole new ballgame

وضعیت یا موقعیت کاملاً تازه (که نیاز به راه حل‌های تازه دارد)


the whole ballgame

(عامیانه) عامل یا رویداد سرنوشت‌ساز، اصل کار



کلمات دیگر: