دارای نفس یا بوی بهخصوص
breathed
انگلیسی به فارسی
(زبانشناسی) دمیده، بیصدا، بیآوا، بیواک
نفس کشید، نفس کشیدن، استنشاق کردن، دم زدن
جملات نمونه
foul-breathed
بدبو، دارای بوی بد دهان
کلمات دیگر:
دارای نفس یا بوی بهخصوص
(زبانشناسی) دمیده، بیصدا، بیآوا، بیواک
نفس کشید، نفس کشیدن، استنشاق کردن، دم زدن
foul-breathed
بدبو، دارای بوی بد دهان