کلمه جو
صفحه اصلی

flat-footed

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) صاف‌پا (کسی که کف پای او صاف و بی‌انحنا باشد)


(عامیانه) سختگیر، آدم یکدنده، خودرأی، غد، سرسخت، پایدارانه


بی‌قواره، ناجور، زشت، دست‌و‌پا چلفتی، بدقواره، ناشی، ناشیانه


ملالت‌آور، خسته‌کننده، کسل‌کننده


از روی غفلت، ناگهان، به طور ناگهانی، به‌صراحت، به‌طور قاطع، رک‌وپوست‌کنده


مسطح، پاپهن


جملات نمونه

flat-footed support for an idea

پشتیبانی سرسختانه از یک اندیشه


اصطلاحات

catch someone flat-footed

(حین ارتکاب) غافلگیر کردن، گیر انداختن



کلمات دیگر: