کلمه جو
صفحه اصلی

تحریمی

عربی به فارسی

منعي , گران , جلوگيري کننده


مترادف و متضاد

privative (صفت)
سالب، سلبی، ناشی از محرومیت، تحریمی

فرهنگ فارسی

هر چیز غیر مشروع که شرع آنرا نهی کرده باشد .

لغت نامه دهخدا

تحریمی. [ ت َ ] ( ص نسبی ) هر چیز غیرمشروع که شرع آنرا نهی کرده باشد. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: