کلمه جو
صفحه اصلی

naive or naïve

انگلیسی به فارسی

ساده دل، صاف و ساده، ساده لوح، کودکوار


ساده لوحانه، ساده دلانه


زود باور، زود باورانه


جملات نمونه

Don't be so naive!

این‌قدر ساده‌لوح نباش!


They laughed at him for his naive remarks.

به‌خاطر حرف‌های ساده‌لوحانه‌اش به او خندیدند.


He was naive enough to believe that the emperor was a God.

او آن‌قدر ساده‌لوح بود که باور می‌کرد امپراطور خداست.



کلمات دیگر: