(آمریکا و کانادا) کم هزینه، کم خرج، ارزان
nickel-and-dime
انگلیسی به فارسی
(آمریکا و کانادا) کم ارزش، ناچیز، بی اهمیت، فرعی، جزئی، خرده
(آمریکا و کانادا) کم پول خرج کردن، خرده خرده، خرده پول دادن، پول کمی صرف (کاری) کردن
(آمریکا و کانادا) (با اقدام ناکافی و صرفهجویی بیجا) تضعیف کردن، فرسودن، خراب کردن
نیکل و نیکل
جملات نمونه
a nickel-and-dime project
طرح کمهزینه
He is nickeling-and-diming his creditors.
او به طلبکاران خود صنارصنار پول پس میدهد.
اصطلاحات
nickle and dime it (or nickle and dime one's way)
با صرف هزینه یا انرژی کم به دست آوردن، کمکم موفق شدن
کلمات دیگر: