کلمه جو
صفحه اصلی

آبجی

مترادف و متضاد

آباجی، اخت، باجی، خواهر، دده، شاباجی، همشیره ≠ داداش، برادر


فرهنگ معین

[ تر. ] ( اِ.)1 - خواهر. 2 - مخففِ آغاباجی .


لغت نامه دهخدا

آبجی . (از ترکی ، اِ مرکب ) (از ترکی ِ آغاباجی ، مرکب از: آغا، سید و سیده + باجی ، خواهر) در تداول خانگی ، خواهر.


آبجی . [ ب َ ] (ص نسبی ) ظاهراً منسوب به آبج معرب آبه (آوه )، و محتمل است که آبج محلی دیگر باشد.


فرهنگ عمید

خواهر.



کلمات دیگر: