کلمه جو
صفحه اصلی

آردینه

فرهنگ معین

(نِ) (ص نسب .) 1 - منسوب به آرد، آنچه از آرد سازند. 2 - آشی که از آرد پزند، آش آرد.


لغت نامه دهخدا

آردینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب )آنچه از آرد کنند. آشی که از آرد پزند :
فغان از دل آردینه بخاست
ببستند بر خود کفنهای ماست .

بسحاق اطعمه .



فرهنگ عمید

۱. آردی.
۲. آنچه از آرد تهیه می‌کنند: آش آردینه.



کلمات دیگر: