کلمه جو
صفحه اصلی

آژیریدن

فرهنگ معین

(دَ) (مص م .) 1 - هوشیار کردن . 2 - خبردار کردن . 3 - فریاد زدن .


لغت نامه دهخدا

آژیریدن . [ دَ ] (مص ) هشیار کردن . || بانگ زدن . خروشیدن . || آگاهانیدن . خبردار کردن . خبردار گفتن . اعلام . اعلان . || مهیا ساختن .


فرهنگ عمید

۱. هشیار کردن؛ آگاه ساختن؛ آگاهانیدن.
۲. بانگ زدن.



کلمات دیگر: