( اِ.) مهر، خورشید.
آف
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
آف . (اِ) آهوی تاتار. آهوی چین . آهوی ختن . آهوی خطا. آهوی مشک . آهوی مشکین . غزال المسک . || مِهر. خور. شمس .
فرهنگ عمید
۱. مهر؛ خور؛ خورشید.
۲. آهوی مشک.
کلمات دیگر:
( اِ.) مهر، خورشید.
آف . (اِ) آهوی تاتار. آهوی چین . آهوی ختن . آهوی خطا. آهوی مشک . آهوی مشکین . غزال المسک . || مِهر. خور. شمس .
۱. مهر؛ خور؛ خورشید.
۲. آهوی مشک.