کلمه جو
صفحه اصلی

آقطی

فرهنگ فارسی

سرده‌ای از آقطیان با حدود ده گونۀ عمدتاً درختچه‌ای یا درختی کوتاه که اغلب گونه‌های آن بومی جنگل‌های معتدل یا نیمه‌گرمسیری هر دو نیمکرۀ زمین هستند؛ این گیاهان به دلیل داشتن درختچه‌های زینتی و گیاهان جنگلی و میوه‌های سِته‌ از اهمیت خاصی برخوردارند


فرهنگ معین

[ معر. ] (اِ.) = اقطی . اقتی : گیاهی از تیره بداغ ها که به طور خودرو در نواحی شمال ایران می روید و گل های آن سفید و معطر و مغز ساقه اش نرم است . و برای تهیة مقاطع گیاهی در آزمایشگاه ها به کار می رود؛ بیلسان ، بیلاسان ، شبوقه ، خمان کبیر، یاس کبود و پلم نیز گفته می شود.


لغت نامه دهخدا

آقطی . (معرب ، اِ) نام گیاهی که آن را بیلسان و بیلاسان و شُبوقه و خمان کبیر ویاس کبود گویند. اَقطی . اقطی بزرگ . نام آن بلاطینیه ،سامبوکوس نیگرا ، باشد.


فرهنگ عمید

گیاهی خودرو، با برگ‌هایی شبیه برگ بادام، و گل‌های ریز سفید و معطر که برای زینت در باغچه‌ کاشته می‌شود و از چوب آن در ساختن اشیای زینتی استفاده می‌شود؛ آقطی صغیر؛ خمان صغیر؛ شون.


فرهنگ فارسی ساره

پلَم، درختِ بیل



کلمات دیگر: