کلمه جو
صفحه اصلی

بزم آرا

فرهنگ معین

(ی ) ( ~.) (ص فا.) آن که مجلس عیش و مهمانی را آرایش می کند، بزم آراینده .


لغت نامه دهخدا

بزم آرا. [ ب َ ] (نف مرکب ) بزم آرای . آنکه آراینده ٔ مجلس عیش و مهمانی است . (از ناظم الاطباء). مجلس آرا. آراینده ٔ بزم . (یادداشت بخط دهخدا). آنکه مایه ٔ طرب و رونق و شکوه مجلس بزم شود :
جمالش را که بزم آرای عید است
هنراصلی و زیبائی مزید است .

نظامی .


کرده ام توبه بدست صنم باده فروش
که دگر می نخورم بی رخ بزم آرائی .

حافظ.


|| (اِ مرکب ) نامی از نامهای زنان سیاه . از نامهای کنیزکان سیاه . (یادداشت بخط دهخدا). رجوع به دده بزم آرا شود.

فرهنگ عمید

کسی که مجلس عیش و عشرت و بزم را می‌آراید؛ آن‌که مجلس عیش و مهمانی را زینت می‌دهد؛ بزم‌آراینده.



کلمات دیگر: