جادوجنبل . [ جَم ْ ب َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول زنان ، جادو. سحر و افسون . رجوع به جادو شود.
جادوجنبل
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
سِحر؛ افسون.
کلمات دیگر:
جادوجنبل . [ جَم ْ ب َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول زنان ، جادو. سحر و افسون . رجوع به جادو شود.
سِحر؛ افسون.