کلمه جو
صفحه اصلی

رزم آور

فرهنگ معین

(وَ) (ص فا.) جنگجو، جنگاور.


لغت نامه دهخدا

رزم آور. [ رَ وَ ] (نف مرکب ) جنگجو. جنگاور. (فرهنگ فارسی معین ). جنگ آور. (یادداشت مؤلف ). رزمخواه :
بدید کوشش رزم آوران دشمن را
شنید حمله ٔ شیرافکنان شهرگشای .

مختاری .


و رجوع به مترادفات کلمه شود.

فرهنگ عمید

جنگاور؛ جنگ‌جو؛ رزم‌آورنده.



کلمات دیگر: