شاخور. (اِ) شاخوره . تنور و کوره . (ناظم الاطباء). توشترخشت . ج ، شواخیر. (مهذب الاسماء). داش خشت . رجوع به شاخوره شود.
شاخور
لغت نامه دهخدا
شاخور. (اِخ ) دیهی از دیه های جزیره ٔ بحرین واقع در دوفرسخی میانه ٔ جنوب و مغرب منامه . (فارس نامه ٔ ناصری ، ذیل بحرین ).
فرهنگ عمید
۱. شاخدار؛ دارای شاخ.
۲. پرشاخه.
۱. شاهکوره؛ کورۀ بزرگ.
۲. کورۀ آجرپزی.
کلمات دیگر: