( ~ . هَ) (ص مر.) دورپرواز، تیری که هدف های دور را بزند.
فراخ آهنگ
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
فراخ آهنگ . [ ف َ هََ ] (ص مرکب ) دورپرواز. تیری که هدف های دور را میزند :
از میان دو شاخهای خدنگ
جست مقراضه ٔ فراخ آهنگ .
رجوع به فراخ شود.
از میان دو شاخهای خدنگ
جست مقراضه ٔ فراخ آهنگ .
نظامی .
رجوع به فراخ شود.
فرهنگ عمید
۱. دورپرواز.
۲. ویژگی تیری که هدفهای دور را بزند.
کلمات دیگر: