( ~ .) (ص مر.) 1 - سخت جان . 2 - پست ، دون .
گران جان
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۱. سختجان.
۲. بسیار پیر و سالخورده.
۳. شخص بینوا و بیمار و ازجانسیرشده.
۴. خسیس.
۵. لجوج.
۶. کسی که همنشینی و سخن گفتنش بر دیگران ناگوار باشد: ◻︎ حریف گرانجان ناسازگار / چو خواهد شدن دست پیشش مدار (سعدی: ۹۹ حاشیه).
کلمات دیگر: