کلمه جو
صفحه اصلی

لاش برگ

فرهنگ فارسی

لایۀ سطحی کف جنگل که در مرحلۀ پیشرفتۀ تجزیه قرار ندارد و معمولاً از انواع برگ‌ها ازجمله برگ‌های سوزنی و سرشاخه‌ها و ساقه‌ها و پوست‌ درختان و میوه‌هایی که به‌تازگی فروافتاده تشکیل شده است


فرهنگ عمید

برگ پلاسیده؛ برگ از‌درخت‌افتاده و پوسیده.



کلمات دیگر: