کلمه جو
صفحه اصلی

هم بازی

فرهنگ معین

(هَ)(ص .) 1 - کسی که با شخص یا اشخاصی دیگر بازی کند. 2 - هنرپیشه ای که با هنرپیشة دیگر در فیلم یا نمایش نامه ای بازی کند.


لغت نامه دهخدا

هم بازی . [ هََ ] (ص مرکب ) دو کودک که با یکدیگر بازی کنند یا دو حریف که نرد و شطرنج و یا قمار بازند :
به راستی که نه هم بازی تو بودم من
تو شوخ دیده مگس بین که می کند بازی .

سعدی .



فرهنگ عمید

۱. کسی که با دیگری بازی می‌کند.
۲. دو نفر که با یکدیگر بازی کنند.



کلمات دیگر: