کلمه جو
صفحه اصلی

اثر (مع الشد)

عربی به فارسی

بيدار کردن , برانگيختن , تحريک کردن , خشمگين کردن , ازجادربردن , اوقات تلخي کردن کردن , بدتر کردن , تشديدکردن , خشمگين , براشفتن , القاء کردن , دامن زدن , برافروختن , ازاردادن , اذيت کردن , کسي را دست انداختن , سخنان نيشدارگفتن , اذيت , پوش دادن مو



کلمات دیگر: