کلمه جو
صفحه اصلی

ورط

عربی به فارسی

به نزاع انداختن , ميانه برهم زدن , دچار کردن , اشفته کردن , بدام انداختن , بغرنج کردن , گوريده شدن , خشمگين کردن , دلا لت کردن بر , گرفتار کردن , مشمول کردن , بهم پيچيدن , مستلزم بودن



کلمات دیگر: