کلمه جو
صفحه اصلی

آذرافروز

فرهنگ معین

( ~. اَ) 1 - (ص فا.)افروزندة آتش ، آتش آفروز. 2 - ( اِ.) ظرفی سفالین که برای تند و تیز کردن آتش به کار می برده اند.


لغت نامه دهخدا

آذرافروز. [ ذَ اَ ] (اِ مرکب ) آتش افروز، یعنی ظرفی سفالین که برای تیز کردن آتش بکار میبرده اند. رجوع به آتش افروز شود. || ققنس ، مرغ معروف یعنی فنقس .



کلمات دیگر: