کلمه جو
صفحه اصلی

آمدی

لغت نامه دهخدا

آمدی . [ م ِ ] (اِخ ) عبدالواحدبن محمدبن عبدالواحد... تمیمی . وی از علمای اخبار شیعه و صاحب کتاب الغرر و الدرر در کلمات منسوب به حضرت علی بن ابیطالب (ع ) است . (از روضات الجنات ص 464).


آمدی . [ م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به شهر آمِد. || (اِخ ) نسبت و لقب چند تن از دانشمندان و از آن جمله ابوالفضایل علی بن یوسف بن احمد متوفی در 608 هَ .ق . و سیف الدین ابوالحسن علی بن محمدبن سالم تغلبی متوفی به 631 هَ .ق . و ابومحمد محمودبن مودودبن سالم ملقب بسیف الدین صاحب تصانیف .


آمدی .[ م ِ ] (اِخ ) حسن بن بشربن یحیی ، مکنی به ابوالقاسم ،از مردم بصره و از دانشمندان قرن چهارم هجری و صاحب تألیفاتی بوده است ازجمله : کتاب المختلف و المؤتلف در نامهای شاعران . کتاب معانی شعر البحتری . کتاب نثرالمنظوم . کتاب الموازنة بین ابی تمام و البحتری . کتاب الرد علی علی بن عمار فیما خطاء فیه اباتمام و کتابهای دیگر. و رجوع به الفهرست ابن الندیم ص 221 شود.


گویش اصفهانی

تکیه ای: bemâɂe
طاری: bumaye
طامه ای: bomeɹe
طرقی: bamaye
کشه ای: bemaye
نطنزی: bamiye



کلمات دیگر: