کلمه جو
صفحه اصلی

آمودریا

لغت نامه دهخدا

آمودریا. [ دَرْ ] (اِخ ) نام باستانی جیحون ، و آن رودیست میان خراسان و ماورأالنهر و یونانیان آن را به نام اوقسوس یاد کرده اند. آمو. جیحون . رود. ورز. آب . النهر. آمل . آمون . آبهی .



کلمات دیگر: