کلمه جو
صفحه اصلی

اجام


برابر پارسی : ( آجام ) بیشه ها، نیزارها

فرهنگ فارسی

( آجام ) ( اسم ) جمع : اجم و اجم و جج . اجمه بیشه ها نیزارها .
جمع اجمه بمعنی نیستان و نیزار
بیشه ها، نیزارها
جمع اجمه

لغت نامه دهخدا

اجام . [ اَ/اِ ] (ع اِ) ج ِ اَجَمَه .


( آجام ) آجام. ( ع اِ ) جج ِ اَجَمه ، به معنی نیستان و نیزار و بیشه :
با پیل پیلی کند بمیدان
با شیر شیری کند در آجام.
فرخی.
چون دگران پادشاه نز عملی تو
شیر بمنشور نیست والی آجام.
اثیر اخسیکتی.
آب آجام و بطایح بدتر است
کآن ببیشه وین بسنگ اخضر است.
حکیم شیرازی.
|| ج ِ اُجْم و اُجُم ، به معنی حصار و حصن و دژ و دز.
اجام. [ اَ/اِ ] ( ع اِ ) ج ِ اَجَمَه.

فرهنگ عمید

( آجام ) = اجم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آجام‏. آجام یا اِجام به معنی نیستان و جنگل است. از این موضوع در باب خمس، مبحث انفال بحث شده است.
آجام (جمع أجمه)، از جهت لغت به نیستان و جنگل اطلاق می شود. بیشتر فقیهان آجام را به زمین دارای درختان و نی های بسیار تعریف کرده اند.
همدانی، رضا، مصباح الفقیه، ج۳، ص۱۵۲.
آجام از انفال است، لیکن اختلاف است که آجام به نحو مطلق، حتی آجام زمین های دارای مالک خاص یا عام مانند زمین های خراجی که ملک عموم مسلمانان است، جزء انفال است، یا تنها آجام زمین هایی که ملک امام علیه السّلام است، مانند زمین موات یا بدون مالک، نظر بیشتر فقها، قول اول است.
بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۴۷۵.
۱. ↑ همدانی، رضا، مصباح الفقیه، ج۳، ص۱۵۲.
...


کلمات دیگر: