کلمه جو
صفحه اصلی

امانتداری

لغت نامه دهخدا

امانتداری . [ اَ ن َ ] (حامص مرکب ) عمل امانتدار. (فرهنگ فارسی معین ). راستی و درستی . (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). امینی . (فرهنگ فارسی معین ). || استواری و دیانت . || کارگزاری و گماشتگی . عمل وشغل عامل و گماشته از جانب دیگری . (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: