کلمه جو
صفحه اصلی

برزرود

لغت نامه دهخدا

برزرود. [ ب َ ] (اِخ ) یکی از دهستان های بخش نطنز شهرستان کاشان است . در شمال دهستان چیمه رود واقع و کوهستانی است و از 7 آبادی تشکیل شده است . سکنه در حدود 5400 تن . و قراء مهم آن ابیانه و طره و کمجان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


برزرود. [ ب َ ] (اِخ )یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان اصفهان و در جنوب اصفهان واقع و محدود است از شمال به اصفهان و بخش سده ، از جنوب به کوه صفه ، از خاور و باختر به زاینده رود. وضع طبیعی : یک رشته ارتفاعات کوه صفه و تخت رستم که در جهت خاور و باختر کشیده شده و در جنوب دهستان واقع و بلندترین قله ٔ آن 2240 متر است رودخانه : قسمتی از مسیر رودخانه ٔ زاینده رود در حد خاوری و باختری و شمالی این دهستان واقع شده است . زمستان آن معتدلست و آب قراء آن از رودخانه ٔ زاینده رود و چاه تأمین میشود. این دهستان از 9 آبادی تشکیل می شود و سکنه ٔ آن 15276 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).



کلمات دیگر: