(پِ وَ) (ص فا.) 1 - تیزپر، تیزرو. 2 - پرنده .
پرآور
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
پرآور. [ پ َ وَ ] (نف مرکب ) دارای پر. تیزپر. و تیزرو و پرنده . (برهان ) :
گهی با چراگر چراگر شدی
گهی با پرنده پرآور شدی .
گهی با چراگر چراگر شدی
گهی با پرنده پرآور شدی .
خواجو (همای و همایون ).
کلمات دیگر: