کلمه جو
صفحه اصلی

چرداول

لغت نامه دهخدا

چرداول . [ چ َ وُ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای ششگانه ٔ بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام که حدود آن بشرح زیر است : از طرف شمال و شمال باختر بکوه وردلان ، از طرف خاور و جنوب باختر بدهستان خزل . موقعیت طبیعی کوهستانی است ، هوای آبادیهائی که در دامنه ٔ ارتفاعات کوه وردلان واقعند معتدل و آبادیهائی که در طول جاده مالرو چرداول به بیجنوند واقع شده اند گرمسیر است . آب مشروبی دهستان از چشمه و رودخانه تأمین میشود و محصول عمده ٔ آن گندم ، جو، حبوبات ، برنج و لبنیات میباشد. شغل عمده ٔ اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن سیاه چادر و یکنوع شال سفید جهت لباس مردان است . قسمتی از سکنه ٔ دهستان در زمستان به گرمسیر نی خزل مرز عراق میروند. مرکز بخش در ده شباب از دهستان چرداول میباشد. این دهستان از 28 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده جمعیت آن در حدود 6500 تن است . قراء مهم دهستان عبارتند از: زنجیر، شاسرابله ، کلگه بلند نسار و بدرآباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


دانشنامه عمومی

(کردی) چرداول در لغت به معنی سرزمین آباد و هموار است؛ به عبارت دیگر، چرداول از کلمۀ چهاردول گرفته شده است و دول در زبان کردی به معنی جای هموار است. اسم چرداول از چهار دول به نام های دول آسمان آباد، دول زنجیره تا سرابله، دول ریزه وند و دول لکستان گرفته شده است.


(کردی؛ ایلام) چرداول، چاردول یا چهار دول؛ یعنی سرزمین حاصلخیری که از چهار دره تشکیل شده است (دول در کردی به معنی سرزمین حاصلخیز و هموار است). شهرستان چرداول در شمال شرقی ایلام و بین دو کوه وردلان و لنه قرار دارد. در این منطقه، ایل باستانی ریزوند زندگی می کنند. از سمت شمال، همسایۀ ایل خزل و از جنوب همسایه هلیلان است. || برخی معتقدند که چرداول به معنی صدای مترسک است و از دو واژۀ چر به معنی صدا و آهنگ و داول به معنی مترسک ساخته شده است.



کلمات دیگر: