کلمه جو
صفحه اصلی

چهاربرج

لغت نامه دهخدا

چهاربرج . [ چ َ ب ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گرکن بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، 66 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


چهاربرج . [ چ َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تحت جلگه ٔ بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. 97 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


چهاربرج . [ چ َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش خشت شهرستان کازرون ، 185 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ شاپور آبیاری میشود. محصولش غلات و خرما، برنج و پنبه است . شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


چهاربرج . [ چ َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حیات داود بخش گناوه ٔ شهرستان نوشهر، 230 تن سکنه دارد. از چاه آبیاری میشود. محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


چهاربرج . [ چ َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شبانکاره ٔ بخش برازجان شهرستان بوشهر. 300 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ شاپور و چاه آبیاری میشود. محصولش غلات ، تنباکو، و صیفی است . شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


چهاربرج . [ چ َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. در 24هزارگزی شمال باختری اسفراین واقع است . 624 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات ، پنبه ، زیره و انواع میوه است . شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


چهاربرج . [ چ َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، 411 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


چهاربرج . [ چ َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. در 2400 گزی شمال باختری مشهد واقع است و 411 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و بافتن قالیچه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


چهاربرج . [ چ َ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان همایجان بخش اردکان شهرستان شیراز. 52 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ شش پیر آبیاری می شود. محصولش غلات ، حبوبات ، شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).



کلمات دیگر: