(حَ مَ نْ) [ ع . ] (ق .) بی شک ، یقیناً.
حتماً
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
حتماً. [ ح َ مَن ْ ] (ع ق ) وجوباً. بناگزیر. حکماً.
فرهنگ فارسی ساره
بی گمان، بی گمان حد، هر آینه
کلمات دیگر:
(حَ مَ نْ) [ ع . ] (ق .) بی شک ، یقیناً.
حتماً. [ ح َ مَن ْ ] (ع ق ) وجوباً. بناگزیر. حکماً.
بی گمان، بی گمان حد، هر آینه