(تلفظ: dād bin) (در قدیم) حق بین ، نگرنده از روی عدل و داد ؛ (در اعلام) نام حکیمی پارسی در عهد پادشاهان پیشدادی .
دادبین
فرهنگ اسم ها
لغت نامه دهخدا
دادبین . (اِخ )نام حکیمی بوده است پارسی پسر هورتاب حکیم که او نیز از حکمای عهد پادشاهان پیشدادی بوده و در معرفت و تحقیق نفس ناطقه و بقای آن دلایل خردپسند ایشان در کتاب موسوم به زنده رود مذکور است . (انجمن آرای ناصری ) (لغت و شرح آن از برساخته های فرقه ٔ آذرکیوان است ).
کلمات دیگر: