صفحه اصلی
گویش اصفهانی
واژه های حرف "ک" - گویش اصفهانی
کاج
کارد
کاروانسرا
کارگر
کاسنی
کاسه
کاشت
کاشتن
کاغذ
کال
کام
کامل
کاهدان
کاهگل
کاهو
کاوید
کاویدن
کباب
کبد (جگر)
کبریت
کبوتر
کبک
کت
کت مخمل زنانه
کتاب
کتری
کتف
کتک خوردن
کتیرا
کثیف
کج
کجا
کدام
کدام خانه (/ خانه ها) را خودش ساخت؟
کدو
کر
کرت جالیز
کرد
کردن
کرم
کرم خاکی
کرم شبتاب
کرم نوروزی
کرم کدو
کرمخوردگی دندان
کره
کرچ
کرچک
بیشتر