کلمه جو
صفحه اصلی

قادسیه


برابر پارسی : کادوسی

فارسی به انگلیسی

ghadesiyeh

فرهنگ فارسی

محلی بود در مغرب ایران که تا کوفه ۱۵ فرسنگ و تا عذیب ۴ میل فاصله داشت . منسوب بدان [ قادسی ] است . یا جنگی بود که در قادسیه بین ایران و عرب بزمان یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی و عمر خلیفه دوم در سال ۱۴ ه./ ۶۳۵ م . در گرفت . سردار سپاهیان ایران رستم فرخزاد و سردار بازیان سعد بن ابی وقاص بود . جنگ ۴ روز طول کشید و سرانجام ایرانیان شکست یافتند .
جنگ در سال چهاردهم هجری بین سپاه ایران و مسلمانان در سرزمین قادسیه اتفاق افتاد .

لغت نامه دهخدا

قادسیه .[ دِ سی ی َ ] (اِخ ) جائی است که تا کوفه 15 فرسنگ وتا عذیب چهار میل فاصله دارد. طول آن شصت و نه درجه و عرض آن 31 درجه و 3 2 درجه است ، جنگ معروف قادسیه میان مسلمین و ایرانیان در این زمین اتفاق افتاده است . (معجم البلدان ). رجوع به قادسیه (جنگ ) شود.


قادسیه.[ دِ سی ی َ ] ( اِخ ) جائی است که تا کوفه 15 فرسنگ وتا عذیب چهار میل فاصله دارد. طول آن شصت و نه درجه و عرض آن 31 درجه و 3 2 درجه است ، جنگ معروف قادسیه میان مسلمین و ایرانیان در این زمین اتفاق افتاده است. ( معجم البلدان ). رجوع به قادسیه ( جنگ ) شود.

قادسیه. [ دِ سی ی َ ] ( اِخ ) جنگ...در سال چهاردهم هجری ( 635 م. ) بین سپاه ایران و مسلمانان در سرزمین قادسیه اتفاق افتاد. در زمان خلافت عمر عده ای مأمور شدند که یزدگرد، شاه ایران را به اسلام دعوت کنند. این عده به تیسفون وارد شدند و به دربار یزدگرد راه یافتند. مردم تیسفون که این هیئت را دیدند آنها را به واسطه لباسشان استهزاء می نمودند و مخصوصاً کمانشان را به آلت پشم ریسی زنها تشبیه میکردند، ولی بدن لاغر و خشکیده و در عین حال متهور و جسور و خاصه لحن نظامی آنها نظر یزدگرد را که در آن وقت از سقوط شام هم با خبر شده بود جلب کرده آنان را با احترام پذیرفت و پرسید مقصودتان چیست ؟ آنها اظهار داشتند که باید اسلام را قبول کنید و یا جزیه بدهید. شاه در جواب با حقارت به آنها نگریسته اشاره به فقر و بدبختی آنها کرده گفت شما همان مردمی نیستید که سوسمار میخوردید و اطفال خود را زنده به گور میکردید. نمایندگان عرب با لحن ساده ای تصدیق نموده گفتند که وضع آنها در سابق همینطور بود، و حالیه آن وضع بکلی تغییر کرده است. یزدگرد دعوت آنان را رد کرد و آنان گفتند اکنون که تو شمشیر را اختیار کردی حکم بین ما و توهمان خواهد بود. در سال بعد کوششی از طرف یزدگرد بعمل آمد و لشکری بالغ بر یکصدوبیست هزار نفر جمعآوری کرده و سرداری این لشکر را به رستم واگذاشت. این سردار از فرات عبور کرده داخل سواد شده دنبال لشکریان عرب افتاد. جنگ قادسیه که مانند جنگ ایسوس در عداد جنگهای قطعی دنیا بشمار می آید این هنگام رخ داد. این جنگ در چهار روز متوالی دوام داشت. در روز اول اسبهای عرب از فیلان که آنها را جلو نگاهداشته بودند فرار کردند. چنین به نظر می آمد که فتح با لشکر ایران است ، اما بعد که دسته ای از تیراندازان به فیلها حمله بردند، سواران عرب از خطر جسته و ایرانیان را عقب نشاندند. در روز دوم لشکر امدادی عرب از سوریه وارد شد. ابتدا جنگ چندان شدتی نداشت و طرفین به جنگ و گریز میپرداختند ولی بالاخره اعراب سواره نظام ایران را شکست دادند. این روز جنگ به نفع مسلمانان خاتمه یافت. در روز سوم بار دیگر فیلها در خط جنگ ظاهر شدند ولی قعقاع بن عمرو رئیس نیروی امدادی که از شام آمده بود چشم فیل بزرگ سفیدی را با نیزه کور کرد، دیگری با فیل دیگر نظیر این را معمول داشت. بالاخره فیلها برگشته در لشکر ایران باعث اختلال شدند. اعراب بواسطه رسیدن قوای عمده ای از شام قویدل شده و شب هنگام روحیه مسلمانان بهتر از روحیه لشکر ایران بود. دو تن از سرداران لشکر مسلمان هر کدام جداگانه در تاریکی شب به لشکرایران حمله بردند و جنگ در تمام شب جریان داشت. این شب را «لیلة الهریر» مینامند، چه صداهائی شبیه به صدای شغال و سگ از مجروحین طرفین فضا را پر کرده بود.در روز چهارم یعنی روز آخر جنگ اعراب قلب لشکر ایران را متزلزل ساختند. در این هنگام باد سختی بنای وزیدن را گذاشت که شن زیاد به سر و روی سپاه ایران میریخت ولی اعراب که پشت به طوفان بودند چندان صدمه ای ندیدند. رستم همین که خود را در معرض خطر دید میان بارو بنه قاطرها پناه برد. در این گیرودار یکی از بارها به زمین افتاده و او را مجروح ساخت. او خود را درنهر انداخت که شاید جانی بدر برد، لکن بلال بن علقمه پشت سر او در آب جست و وی را به قتل رسانید. این واقعه لشکریان ایران را به هراس انداخته دلهای خود را باختند و هزاران نفر خود را در آب انداخته غرق شدند. فتحی که در این جنگ نصیب اعراب شد صدمه سختی به روحیه ایرانیان وارد ساخت. ( حبیب السیر چ خیام ج 1 صص 474 - 489 ) ( تاریخ ایران سایکس ترجمه فخر داعی گیلانی ج 1 صص 685 - 689 ). و رجوع به ایران در زمان ساسانیان کریستنسن ترجمه یاسمی چ 2 تهران ص 525 به بعد شود.

قادسیه . [ دِ سی ی َ ] (اِخ ) جنگ ...در سال چهاردهم هجری (635 م .) بین سپاه ایران و مسلمانان در سرزمین قادسیه اتفاق افتاد. در زمان خلافت عمر عده ای مأمور شدند که یزدگرد، شاه ایران را به اسلام دعوت کنند. این عده به تیسفون وارد شدند و به دربار یزدگرد راه یافتند. مردم تیسفون که این هیئت را دیدند آنها را به واسطه لباسشان استهزاء می نمودند و مخصوصاً کمانشان را به آلت پشم ریسی زنها تشبیه میکردند، ولی بدن لاغر و خشکیده و در عین حال متهور و جسور و خاصه لحن نظامی آنها نظر یزدگرد را که در آن وقت از سقوط شام هم با خبر شده بود جلب کرده آنان را با احترام پذیرفت و پرسید مقصودتان چیست ؟ آنها اظهار داشتند که باید اسلام را قبول کنید و یا جزیه بدهید. شاه در جواب با حقارت به آنها نگریسته اشاره به فقر و بدبختی آنها کرده گفت شما همان مردمی نیستید که سوسمار میخوردید و اطفال خود را زنده به گور میکردید. نمایندگان عرب با لحن ساده ای تصدیق نموده گفتند که وضع آنها در سابق همینطور بود، و حالیه آن وضع بکلی تغییر کرده است . یزدگرد دعوت آنان را رد کرد و آنان گفتند اکنون که تو شمشیر را اختیار کردی حکم بین ما و توهمان خواهد بود. در سال بعد کوششی از طرف یزدگرد بعمل آمد و لشکری بالغ بر یکصدوبیست هزار نفر جمعآوری کرده و سرداری این لشکر را به رستم واگذاشت . این سردار از فرات عبور کرده داخل سواد شده دنبال لشکریان عرب افتاد. جنگ قادسیه که مانند جنگ ایسوس در عداد جنگهای قطعی دنیا بشمار می آید این هنگام رخ داد. این جنگ در چهار روز متوالی دوام داشت . در روز اول اسبهای عرب از فیلان که آنها را جلو نگاهداشته بودند فرار کردند. چنین به نظر می آمد که فتح با لشکر ایران است ، اما بعد که دسته ای از تیراندازان به فیلها حمله بردند، سواران عرب از خطر جسته و ایرانیان را عقب نشاندند. در روز دوم لشکر امدادی عرب از سوریه وارد شد. ابتدا جنگ چندان شدتی نداشت و طرفین به جنگ و گریز میپرداختند ولی بالاخره اعراب سواره نظام ایران را شکست دادند. این روز جنگ به نفع مسلمانان خاتمه یافت . در روز سوم بار دیگر فیلها در خط جنگ ظاهر شدند ولی قعقاع بن عمرو رئیس نیروی امدادی که از شام آمده بود چشم فیل بزرگ سفیدی را با نیزه کور کرد، دیگری با فیل دیگر نظیر این را معمول داشت . بالاخره فیلها برگشته در لشکر ایران باعث اختلال شدند. اعراب بواسطه ٔ رسیدن قوای عمده ای از شام قویدل شده و شب هنگام روحیه ٔ مسلمانان بهتر از روحیه ٔ لشکر ایران بود. دو تن از سرداران لشکر مسلمان هر کدام جداگانه در تاریکی شب به لشکرایران حمله بردند و جنگ در تمام شب جریان داشت . این شب را «لیلة الهریر» مینامند، چه صداهائی شبیه به صدای شغال و سگ از مجروحین طرفین فضا را پر کرده بود.در روز چهارم یعنی روز آخر جنگ اعراب قلب لشکر ایران را متزلزل ساختند. در این هنگام باد سختی بنای وزیدن را گذاشت که شن زیاد به سر و روی سپاه ایران میریخت ولی اعراب که پشت به طوفان بودند چندان صدمه ای ندیدند. رستم همین که خود را در معرض خطر دید میان بارو بنه ٔ قاطرها پناه برد. در این گیرودار یکی از بارها به زمین افتاده و او را مجروح ساخت . او خود را درنهر انداخت که شاید جانی بدر برد، لکن بلال بن علقمه پشت سر او در آب جست و وی را به قتل رسانید. این واقعه لشکریان ایران را به هراس انداخته دلهای خود را باختند و هزاران نفر خود را در آب انداخته غرق شدند. فتحی که در این جنگ نصیب اعراب شد صدمه ٔ سختی به روحیه ٔ ایرانیان وارد ساخت . (حبیب السیر چ خیام ج 1 صص 474 - 489) (تاریخ ایران سایکس ترجمه ٔ فخر داعی گیلانی ج 1 صص 685 - 689). و رجوع به ایران در زمان ساسانیان کریستنسن ترجمه ٔ یاسمی چ 2 تهران ص 525 به بعد شود.


دانشنامه عمومی

قادسیه به معنی شهر قادسیه
قادسیه به معنی جنگ قادسیه
قادسیه به معنی استان قادسیه
القادسیه کویت باشگاه فوتبالی در کویت
القادسیه عربستان سعودی باشگاه فوتبالی در عربستان سعودی

دانشنامه آزاد فارسی


دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] قادسیه، از منزلگاه های نزدیک کوفه. در این منزلگاه، قیس بن مسهر صیداوی به دست حصین بن نمیر دستگیر شد. قیس، فرستاده امام حسین(ع) به سوی اهالی کوفه بود. امام حسین(ع) پس از عذیب هجانات، مسیر را به سمت قصر بنی مقاتل تغییر داد و به قادسیه نرفت.
قادسیه محلی در ۱۵ میلی کوفه و ۴ میلی عذیب هجانات قرار دارد. جنگ قادسیه در زمان عمر بن خطاب به سال ۱۴ قمری بین سپاه ایران و اعراب مسلمان در این سرزمین واقع شد.

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است
نام محلی نرسیده به کوفه (در 15 فرسخی کوفه و 61 فرسخی بغداد). در همین محل میان سپاه اسلام و ایران در زمان خلیفه دوم نبرد درگرفت و این منطقه به تصرف مسلمین درآمد.
و در همین مکان بود که حصین بن نمیر تمیمی (رئیس شرطه های آن منطقه) و نیروهای گشتی ابن زیاد، پیک حسین بن علی علیه السلام (قیس بن مسهر صیداوی) را دستگیر کردند و نزد ابن زیاد فرستادند.
قیس، حامل نامه ای از امام به سوی مردم کوفه بود و همانجا نامه را با دندانهایش پاره کرد تا اسامی مخاطبان بدست نیروهای دشمن نیفتد.
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.

[ویکی شیعه] قادسیه (ابهام زدایی). قادسیه ممکن است به یکی از موارد ذیل اشاره داشته باشد:

پیشنهاد کاربران

قادسیه در اصل لغت فارسی نیست و تا قبل از جنگ ساسانیان و اعراب چنین شهری وجود نداشته. ریشه این لغت بزبان آشوری است با تفاوت تغیر ش به س بعلت نداشتن ش در زبان یونانی نام و یا لغت قادیش/ قادبشا به قادیس و یا قادسیه تبدیل شد. شاهان ساساتی بتحریک موبدان مسیحی های آشوری و فارسی بیرحمانه کشته و آزار میدادند. حتی خلیفه آشوریهای مسیحی را که فارسی بود بنام شاهدوست او را با تحقیرکشتند و یپس نوبت اسقفها ، کشیشها و مردم سده و کشاورزرا. تا بلاخره اسقف و کششی آشوری بدیدن عمر رفته و عهدنامه حضرت محمد نسبت بحمایت مسیحیهای آشوری را نشان او ادند. هنگامیکه ارتش عمر بمحل آنها رسید . مسیحی های آشوری بهمراه کشیشها در مقابل ارتش عمر کندر دود کرده و برقص و پایکوبی پرداختند و بعد از آن ان مکان را مقدس پنداشته و آنرا قادسیه خواندند. بینانهرین سرزمین ذاتی آشوریها بوده است. ادمه هخامنشها در واقع ادامه امپراطوری آشوریها بوده است.

بنام خدا
با سلام، اکثر نویسندگان دوران پهلوی از شکست در قادسیه و نهاوند ازمسلمین ناراضی اند و بجای حمله مسلمانان از واژه اعراب استفاده میکنند. اعراب مومن و مسلمان با هفت هزار نفر لشگر یکصدو بیست هزار نفری ساسانیان ظالم را تار و مار کردند ، به کمک امدادهای غیبی از پشت سرشان طوفان شن وزید و از طرفی چون اسبهای ایرانی شتر ندیده بودند رم کردند و رستم فرخزاد ابتدا در زیر اسب یا شتری مخفی شد و بعد به رود دجله پرید تا فرار کند و محمد بن علقمه وی را تعقیب کرد و در رودخانه با خنجر وی را کشت، یزدگرد سوم هم به مرو پناه برد و توسط اسیابانی کشته شد، ایا از اینکه سلسله غیر مردمی و ستمگر ساسانیان شکست خورد باید برخی ناراحت باشند ، به خدا سوگند که من او را شکر میکنم که مسلمان شیعه امامیه اصولی هستم و مردم که از ستم به ستوه امده بودند مسلمین عرب را با اغوش باز پذیرفتند و اسلام اوردند ودر قرن سوم معدودی زرتشتی به گجرات هند رفته که پارسیان امروزی از نوادگان انها هستند و در استعمار هند توسط بریتانیا نقش کمپرادور را بازی کرده و به انگلیس کمک کردند. الباقی زرتشتیان نیز با دادن جزیه تحت لوای اسلام و رافت اسلامی به کیش خود ماندند. و مرحوم ملکالشعرا بهار تا حدودی حق مطللب را با بیت ذیل ادا کرده است:
عرب چون حرامی زد به ما ولی داد یک دین گرامی به ما
هدف بنده اینست افرادی که با اسلام مخالفند و چون جریت ابراز انرا ندارند از سقوط ساسانیان ناراضی و حمله مسلمین را حمله اعراب ذکر میکنند ایا مسلمانان برای مال و اموال به ایران حمله کردند ؟ که اینطور نیست. بلکه جهت گسترش دین اسلام بود و هیچ اجباری نیز نبود همانطور که زرتشتیان به کیش خود ماندند و اکثر مردم ایران اسلام اوردند که کاملترین دین در نزد خداست و تنها راه رستگاری همین هست. با تشکر.

می تواند نام نبردی باشد که در شوال سال ۱۵ هجری قمری برابر با نوامبر ۶۳۶ میلادی میان سپاه خلافت راشدین به فرماندهی سعد بن ابی وقاص و لشکر ایرانشهر به فرماندهی رستم فرخزاد در ناحیهٔ قادسیه، رخ داد و مسلمانان پس از چهار روز نبرد سخت و شدید موفق شدند در مقابل سپاه ساسانی پیروز شوند.
نبرد یا جنگ قادسیه

هو
با تشکراز جناب اقای سیریزی که بر دانش این اقل افزودند. البته جناب سیریزی که ماشاالله رتبه اول آبادیس را کسب میفرمایید و حقیر باید از شما و سایر فرهیختگان دانش اندوزی نمایم، در خصوص کارزار فوق تعداد مسلمین هفت هزار نفر بود و با یک لشگر ۱۲۰ هزار نفری تا دندان مسلح ساسانی مواجه بودند و طوفان شنی که از امدادهای غیبی محسوب شده از پشت سر مسلمین یا به قول برخی مغرضین اعراب ، شروع به وزیدن گرفت و عامل مهمی در شکست نظام شاهنشاهی و ستمگر غیر مردمی ساسانی بود ایا از اینکه در نبردهای قادسیه و نهاوند شکست خورده ایم ولی اسلام به ایران امد و هیچ اجباری در دین نبود چون زرتشتیان در قرن سوم قمری به سواحل گجرات رفتند و اکثریت با اغوش باز اسلام اوردند و معدود اندک شماری با پرداخت جزیه به دین خود ماندندو همین الان نیز طبق قانون اساسی و تحت رافت اسلامی به اعمال دینی خود پرداخته و مانند سایر ایرانیان عزیز برابرند. انگیزاسیون یا تفتیش عقاید طبق قانون و شرعا و عرفا ممنوع هست و من از شما این سوال را نمیکنم که ایا با جنگهای فوق که برای ما اسلام را به ارمغان اورد موافق هستید یا نه ولی بنده با صمیم قلب اعلام میکنم از این که یک مسلمان پیرو قران و عترت مطهر ( ع ) و در غیاب منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود ( عج ) پیرو جانشین بر حق ایشان یعنی ولایت عظمای فقیه هستم بسیار مفتخرم و تنها راه رستگاری همین است و لا غیر. با تشکر از شما و با عرض پوزش از مدیریت محترم که محیط علمی را تبدیل به بحث نمودم. مستدام باشید.

علاوه بر شهرک قادسیه نزدیک کوفه/کپه اریایی/ در کشور اسپانیا هم Cadiz هست. ظاهرا هردو به " تیره ی کادوسان" یک قبیله ی جنگاور ایرانی/مانند دیلمان که عربها" دیلمون" کردندمربوط میشوند.
ضمنا ان دوستی که از حمله جبهه ی ازادیبخش عمری به اسم اسلام محمدی ( ٌص ) دفاع میکردند میپرسیم: آیا بیاد پدر بزرگ کشته ومادر بزرگ اسیر که در بازارمدینه فروخته شدند وعمه ها و خاله های اسیر ودختران وپسران برده هم بودید؟؟؟؟؟



فرق بین حمله ی "اسکندر"/ عمر/ چنگیز/ اشرف افغان/روسیه/انگلیس/صدام عفلقی به ایران در چیی بود؟
پاسخ:برده فروشی به نام دین که توسط عمر"رسمی" شد. اشرف بیشرف "تالبان" ( طالبان! ) هم از سنت لعنتی خلفای بیگانه ی بیابان پیروی میکرد. وگر نه سنت پیامبر اسلام ( ص ) در فتح مکه/سال هشتم هجری/اینبودکه: نه ادم کشت نه برده گرفت ونه کتاب سوزاند!
شباهت بین فتح مکه توسط پیامبر ( ص ) وکورش بزرگ در فتح بابل/عراق/ بیشتر است تا عمر که ادعای جانشینی و خلافت "اسلامی" داشت!


کلمات دیگر: