دانشنامه اسلامی

چند همسری

چنداول

چندخدائی یونان باستان

چندربهان برهمن لاهوری

<hr> مترادف چنگال : پنجه، چنگ

مترادف چنگال : پنجه، چنگ

چنگال

چنگیز میرزا بن محمدولی میرزا قاجار اصفهانی

چهار امامزاده معروف به امامزاده ملا اقابابا قم

چهار مرغ ابراهیم

چهار کتاب اصلی علم رجال

چهارده رساله

چهارده رساله فارسی

چهارده روایت

چهارده معصوم

چهارده معصوم علیهم السلام

چهارده مقاله از کتاب طبائع الحیوان البحری و البری

چهارسوقی

چهارسوقی محمدهاشم

چهارشنبه

چهارقل

چهارمقاله

<hr> مترادف چهارپایان : انعام، دواب، ستوران، مواشی

مترادف چهارپایان : انعام، دواب، ستوران، مواشی

چهارپایان

چهارپایان اهلی

چهل

چهل اختران

چهل حدیث

چهل حدیث از غیبت فضل بن شاذان

چهل حدیث ترجمه الاربعون حدیثا

چهل حدیث حج

چهل سال تاریخ ایران

چهل سالگی

<hr> مترادف چوب : تیر، ساقه درخت، کنده، ترکه، چماق، خیزران، شاخه بریده درخت، هیزم، هیمه

مترادف چوب : تیر، ساقه درخت، کنده، ترکه، چماق، خیزران، شاخه بریده درخت، هیزم، هیمه

چوب

چوب اتش زنه

چومبری

<hr> مترادف چوپان : پاده بان، راعی، رمه بان، شبان، گله بان، رمه یار

مترادف چوپان : پاده بان، راعی، رمه بان، شبان، گله بان، رمه یار

چوپان

چوپانی

چوپانی دختران شعیب

چوپانی در مدین

چوپانی موسی

<hr> مترادف چوگان : چوب سرکج، چوب گوی زنی، بازی گوی زنی

مترادف چوگان : چوب سرکج، چوب گوی زنی، بازی گوی زنی

چوگان

<hr> مترادف چپ : میسره، یسار ، کژبین، چپه، واژگون، احول، کاچ، کاژ، لوچ، کمونیست ، چپ دست، نادرست، ناراست ، مخالف، دشمن، خمیده، کج <hr> متضاد چپ : یمین، میمنه، کاپیتالیست، راست

مترادف چپ : میسره، یسار ، کژبین، چپه، واژگون، احول، کاچ، کاژ، لوچ، کمونیست ، چپ دست، نادرست، ناراست ، مخالف، دشمن، خمیده، کج متضاد چپ : یمین، میمنه، کاپیتالیست، راست

چپ

چپ دست

چچ نامه

<hr> مترادف چک : تپانچه، سیلی، ضربت، کتک، کشیده، برات، حواله، صک، چانه، چکه، بنچاق، سند، قباله، معدوم، نابود

مترادف چک : تپانچه، سیلی، ضربت، کتک، کشیده، برات، حواله، صک، چانه، چکه، بنچاق، سند، قباله، معدوم، نابود

چک

چک ها

<hr> مترادف چکاوک : جل، چکاو، چکانه، چکاوه، سرخاب، مرغابی، هوژه

مترادف چکاوک : جل، چکاو، چکانه، چکاوه، سرخاب، مرغابی، هوژه

واژه های حرف "چ" - دانشنامه اسلامی