صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "س" - واژه نامه بختیاریکا
ساز زن
ساز عروسی
ساز چپ
سازش کردن
سازمان
سازنده
سازه
سازه سایه انداز
سازه سنگی
سازهای بچه گانه
سازوباز
سازگار
سازگار شدن
سازگار وابیدن
سازینه
ساسا
ساسارو مامارو
ساطور
ساعت کردن
ساعی
ساق پا
ساقط کردن
ساقط کننده
ساقه گندم
ساقی
سال
سال به دو
سال به کردن
سال به گده
سال خرگوش
سال دیگر
سال شولواینه
سال ملخ
سال مگدرت
سال کلینه
سالاروند
سالاگشت
سالخورده
سالدیه
سالم
سالند
سالگرد
سالیانه
سامان
سامانه بارشی
سامسونت
سامو
ساها
بیشتر